دوباره ... آمدم

روزمره نویسی

دوباره ... آمدم

روزمره نویسی

آرامش حضور خداست،وقتی در اوج نبودن ها نابودت نمیکنه ، وقتی نا گفته ها تو بی آنکه بگی میفهمه ، وقتی نیاز نیست برای بودنش التماس کنی و غرورتو تا مرز نابودی پیش ببری ، وقتی مطمئن باشی با اون هرگز تنها نخواهی بود ، آرامش یعنی همین ، تو بی هیچ قید و شرطی خدا
دوباره ... آمدم
کد جمله تصادفی
کلمات کلیدی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۰ مهر ۹۶، ۱۹:۱۹ - شاهین ام
    :((((
  • ۱۷ مهر ۹۶، ۰۷:۳۲ - رضا صبری
    Like

آیا بیشعور با احمق برابر است ...


حقیقتش را که بخواهید احمق مجرم نیست ،بیمار است

معمولاً احمق ها آگاهانه دست به حماقت نمی زنند

خیلی از آن ها حتی فکر می کنند که خردمند و دانا هستند نه احمق!

احمق ها بیشتر از آنکه موجب تنفر بشوند، مایه ترحمند.

 

بیشعور ها داستان شان با احمق ها فرق دارد.

کسی که ساعت سه صبح بوق میزند...بیشعور است.

کسی که جلو تمام زنان مسیر می ایستد..بیشعور است.

کسی که در خیابان باریک دوبله پارک می کند..بیشعور است.

کسی که شب تمام مسیر را نور بالا می رود... بیشعور است.

این ها بیشعورند...

حالا یا از نوع احمق بیشعور

یا از نوع پروفسور بیشعور....

احمق بودن درد ندارد؛

درمان هم ندارد،

ربطی هم به شعور ندارد،

بیشعوری از جای دیگری می آید

از خانه و مدرسه،از سرانه مطالعه،از خود شیفتگی ، از بی وجدانی،از مرکز فرهنگ فاسد،

بیشعوری واگیر دارد،

هم درد دارد و هم درمان...

مشکل ما، احمق ها نیستند

مشکل ما، هیچوقت احمق ها نبودند

مشکل ما، بیشعور ها هستند.

یادتان باشد سواد هیچ وقت شعور نمی آورد.

شعور یعنی تشخیص کار خوب از بد

شعور یعنی تشخیص کار درست از اشتباه

این شعور است که راه استفاده درست و یا غلط از علم را به ما می گوید!

شعور را به کسی نمی‌شود آموزش داد؛ یک انسان میبایست در درون خودش طلب شعور کند تا به آن دست پیدا کند.

 

 بر گرفته از کتاب بیشعوری

 خاویر_کرمنت

  • m2. gh

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">