دوباره ... آمدم

روزمره نویسی

دوباره ... آمدم

روزمره نویسی

آرامش حضور خداست،وقتی در اوج نبودن ها نابودت نمیکنه ، وقتی نا گفته ها تو بی آنکه بگی میفهمه ، وقتی نیاز نیست برای بودنش التماس کنی و غرورتو تا مرز نابودی پیش ببری ، وقتی مطمئن باشی با اون هرگز تنها نخواهی بود ، آرامش یعنی همین ، تو بی هیچ قید و شرطی خدا
دوباره ... آمدم
کد جمله تصادفی
کلمات کلیدی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۰ مهر ۹۶، ۱۹:۱۹ - شاهین ام
    :((((
  • ۱۷ مهر ۹۶، ۰۷:۳۲ - رضا صبری
    Like

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

عزیزمن سفر بخیر


مسافر خسته ی من ، سفر بخیر 

تو جاده های سوت و کور ، سفر بخیر

تو رفته ای از پیش ما ، سفر بخیر 

غمت مونده تو سینه ها ، سفر بخیر 

 تو رفته ای و مانده ام چگونه با فراق دوریت سپری کنم ، وجود تو نه که بهانه بود برای زندگی ، ولی پر از اشتیاق بود پر از شور بود ....


و اشک خودسرانه بود برای لحظه های شاد ، 

فدای اشکهای وقت رفتنت ، فدای اشکهای بی بها و بی صدا 

چند روزی است دلم خیلی هوات رو کرده ، هوای راه رفتنت ، خندیدنت ، هوای شیطنت ها و ....


دلم آتش سوزان است و جانم مثل کوهی از یخ 

عزیزکم سفر بخیر ، به هر کجا که رفته ای سفر بخیر


من از عبور جاده های انتظار ، گذشته ام به افتخار

تو را سپرده ام به پاک پاک 

تو را سپرده ام به ناب ناب

تو را سپرده ام به خالق مهر و وفا 

تو را سپرده ام دست خدا ....

عزیزکم سفر بخیر

سفر بخیر