دوباره ... آمدم

روزمره نویسی

دوباره ... آمدم

روزمره نویسی

آرامش حضور خداست،وقتی در اوج نبودن ها نابودت نمیکنه ، وقتی نا گفته ها تو بی آنکه بگی میفهمه ، وقتی نیاز نیست برای بودنش التماس کنی و غرورتو تا مرز نابودی پیش ببری ، وقتی مطمئن باشی با اون هرگز تنها نخواهی بود ، آرامش یعنی همین ، تو بی هیچ قید و شرطی خدا
دوباره ... آمدم
کد جمله تصادفی
کلمات کلیدی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۰ مهر ۹۶، ۱۹:۱۹ - شاهین ام
    :((((
  • ۱۷ مهر ۹۶، ۰۷:۳۲ - رضا صبری
    Like

پروانه شدم ...


پروانه شدم ، بال زدم ، سوخت دو بالم

دیوانه شدم ، داد زدم ، وای به حالم


بیخود شدم از خویش و از این گردش ایام

نومید و سر افکنده از این طالع و فرجام


مستانه شدم ، باده زدم گاه به گاهی

دل خسته ز می ، باز شدم غرق تباهی


خندیدم و گفتم شود از باده حذر کرد!

از کوچه مستان به چنین حال گذر کرد!


حال این منم و حال من و سوخته بالی

دیوانه و بیخود شده ای ، رو به زوالی


نومیدی و مستی ، به چنین درد دچاری!

دل خسته ای و خنده کنان ، باز خماری!


اینبار بسازم به همین بی پر و بالی

عاشق شوم و عشق رسانم به کمالی

  • m2. gh

نظرات  (۲)

(: چه زیبا
پاسخ:
مرسی ...
مثل همیشه بی نظیر 
شما را به خاطر انتخاب زیبای متن تحسین می کنم .
افرین
:)
پاسخ:

((:
:))
ممنونم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">