عزیزمن سفر بخیر
- شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۴:۲۵ ب.ظ
مسافر خسته ی من ، سفر بخیر
تو جاده های سوت و کور ، سفر بخیر
تو رفته ای از پیش ما ، سفر بخیر
غمت مونده تو سینه ها ، سفر بخیر
تو رفته ای و مانده ام چگونه با فراق دوریت سپری کنم ، وجود تو نه که بهانه بود برای زندگی ، ولی پر از اشتیاق بود پر از شور بود ....
و اشک خودسرانه بود برای لحظه های شاد ،
فدای اشکهای وقت رفتنت ، فدای اشکهای بی بها و بی صدا
چند روزی است دلم خیلی هوات رو کرده ، هوای راه رفتنت ، خندیدنت ، هوای شیطنت ها و ....
دلم آتش سوزان است و جانم مثل کوهی از یخ
عزیزکم سفر بخیر ، به هر کجا که رفته ای سفر بخیر
من از عبور جاده های انتظار ، گذشته ام به افتخار
تو را سپرده ام به پاک پاک
تو را سپرده ام به ناب ناب
تو را سپرده ام به خالق مهر و وفا
تو را سپرده ام دست خدا ....
عزیزکم سفر بخیر
سفر بخیر
- ۹۴/۰۷/۱۸
سفرشون بخیر...
چه غمی داشت نوشته تون.... :((